بسم الله الرحمن الرحیم موضوع :عاشقانه نوع داستان :تراژدی نام داستان :چهلمین روز نویسنده :مسیب اسمعیل نژاد کم کم چهلمین روز داشت از راه میرسید پر از شور و شوق دیدار عشقم بود چقدر منتظر این روز بودم کت و شلواری که برای شب خواستگاری آماده کرده بودم را مادرم برایم حاضر کرد و یک دسته گل زیبا که برای زیباترین دختر دنیا تهیه کرده بودم را در دستم گرفتم مادر انگار نمیخواست به مراسم بیاید یا ش,داستان,عاشقانه,تراژدی,چهلمین,مسیب,اسمعیل,نژاد ...ادامه مطلب
سلام دلم سالهای دگر و سالی دگر آمد اما سالها دوری و آه کردی و او را والی و حاکم کردی و دل را درد آوردی دلکم !!!!!!!! هوا و هوس او را داری که سوی صحرای مهر کرده ای و مرا رها کردی حرص روا مدار و در طلوع سحر و در همه حال دعا دار و دل را الله آور که مالک او و ملک او را . و در همه حال ، حال و کار او همه عالم و آدم را حول الحال کرد . دعای جالب بدون نقطه از آتیلا۲۱ ,دعای,بدون,نقطه,عاشقانه,مهندس,مسیب,اسمعیل,نژاد ...ادامه مطلب